یاسین جونیاسین جون، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
بابا یاسربابا یاسر، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 37 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

آقایاسین

جمعه بعد امتحانات

  این یک ماهی که من امتحان داشتم یاسین جونم خیلی اذیت شد. خیلی آقابود اصلا مامان و اذیت نکرد ..منم بهش قول دادم جبران کنم تموم شد امتحانات. این همون جمعه بعد امتحان بود که من ویاسین برای اومدنش لحظه شماری میکردیم واقعا خسته بودیم و دلمون تفریح میخواست. ازشانس خوبمون هواهم خیلی خوب بود.جای همه ی دوستان خالی..       البته پسرم گفتم هوا خوبه اما نه تا این حد میگفت بستنی اونم نعمت به خاطر باب اسفنجی... حریفش نشدم که نگیره بچه جون زمستوووونه زمستوون   ...
11 بهمن 1393

پدر و پسرفوتبالی

یاسین جونم چند وقته با بابایی میره سالن واسه فوتبال.پسرم عاشق فوتباله و تیم های مورد علا قه ش استقلال و بارسلونا هستند. البته ناگفته نمونه که مامانی بابایی پرسپولیسی هستن.البته بعد ازتیم ملی کشورمون..... من نمیدونم این بچه به کی رفته؟؟؟؟   این هفته که رفتن واسه مامانی عکس انداخته تا ببینم اونجا چه خبره؟؟   آخخی مامان فدات بشم...چقدرزود بزرگ شدی ا اینم پدرو پسر...... یاسین جونم با دوستش آقا ایلیا   اوه اوه پسرم داره گل میزنههههه......   اینم شادی بعداز گل.... الهی فدات بشم من... ...
6 دی 1393

اینم عکسای شب یلدای ما

شب یلدای امسال به احترام امام حسن مجتبی(ع) وپیامبر مهربانی و امام رضا (ع) فقط دور همی بود و غمگین برگزار شد. همه ی این ایام بر شما عزیزان تسلیت باد. پسر مامان عاشق تزیینات و گل و سفره آرایی و...هست.اما مامانش وقت نداره.برا شب یلدا پاهاشو کرد تو یه کفش که هندوانه رو تزیین کنیم آخه پسر خوب مامان امتحان داره میفهمی؟؟امتحااان هیچی دیگه منم که همین ی پسر و بیشتر ندارم مثل همیشه تسلییییم..... نتیجش شد این........ با اینکه خیلی ابتدایی و ساده تزیین شده بود یاسین مامان اینقدر ذوق زده شده بود که نگو..مامان فدات بشم که با چیزای کوچیک اینقدر ذوق زده میشی. اینم بقیه عکسای شب یلدا ...
1 دی 1393

شب یلدا

    شب یلدا، طولانی‌ترین شب سال ، شب زایش مهربانی است ، اجداد ما این شب را تا به صبح به جشن و پایکوبی به گرد آتش ، می‌پرداختند ، برخوانی الوان از میوه‌هایی چون هندوانه، خربزه، انار، سیب، خرمالو و به می‌نشستند. این میوها هریک بار معنایی نمادین با خود دارد، هندوانه که قاچ‌های مدور می‌خورد چون خورشید، یادآور گرمای تابستان و فرونشاندن عطش است. انار صندوقچه دانه‌های مروارید ، سرخ که خود نماد تناسل نسل و زایش است و شب چره‌هایی که با شکستن آن شادی را با خود به همراه می‌آورد و دمی همه را از حرف زدن باز می‌دارد. پایان فصل خزان و فرارسیدن سرما و دگرگونی رنگ زمین از زردی خزان به...
28 آذر 1393

عمو محمود....

[   یک سال گذشت....... جمعه سالگرد فوت عموی یاسین جون...خدارحمتش کنه... فاتحه بفرستید براش...       گاهی به مردن فکر میکنم و اینکه چه اتفاقی میوفته ... وقتی کوچیک بودم مادر بزرگ افسانه ی جالبی درمورد مردن برام تعریف کرد : مادربزرگ میگفت: وقتی موعدش فرا میرسه ، حضرت عزراییل میاد تا جون آدم رو بگیره ولی آدمیزاد قبول نمیکنه ...  از آدمیزاد میپرسن چرا جونت رو نمیدی ؟  میگه زن و بچه ام رو چیکار کنم و چه جوری اونها رو تنها بزارم ... جلوی چشمش  صحنه ای به نمایش در میاد که جون زن و بچه اش و تمام بستگان و دوستانش رو میگیرند و انها میمیرند ... میگ...
18 آذر 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقایاسین می باشد